سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

گام های بلند طالبان در باز کردنِ درهای قدرت با توسعه گستره جغرافیایی جنگ

۸ خرداد (جوزا) ۱۴۰۰ – ۲۹ / ۵/ ۲۰۲۱

با شدت گرفتنِ حملات خشونت آمیز در چند هفته ی اخیر، تشدید پیشروی های طالبان، سقوط چندین ولسوالی چون برکه، جلریز یا دولت شاه به دست نیروهای این گروه، فشار به نیروهای امنیتی افغان و همچنین مردم محلی، آنچه سیاست های این گروه تندرو را بیش از بیش آشکار ساخته اتخاذِ رویکردی متکی بر گسترشِ دامنه ی جنگ داخلی از حملات به مراکز ولایت ها و استان ها به سمتِ پیشروی برای تسلیم، تسلط و سقوطِ روستاها، ولسوالی ها، قریه ها و به طور کلی حومه شهرهاست. از این رو، طالبان با هدف قرار دادنِ مناطق پیرامونیِ ولایات مهم، درصددِ دست گذاشتن برروی نقطه ضعف های دولت افغانستان و ناتوان نشان دادن نیروهای دفاعی امنیتی است.

بدین ترتیب پس از موج جدید ترورهای هدفمند در کشور اکنون جغرافیای جنگ افغانستان گستره بیشتری پیدا کرده و تا دروازه های کابل رسیده است. در طی روزهای اخیر بسیاری از مناطق مانند بغلان، لغمان، میدان وردک به طور کلی سراسر کشور به شیوه های مختلف شاهد خشونت های ناگوار و جنگی شدید بوده است. با گسترش و شدت یافتنِ دامنه ی جغرافیاییِ جنگ و خشونت ها، وضعیت امنیتی در افغانستان نیز رو به وخامت گذاشته است. در این شرایط جان بسیاری از غیرنظامیان گرفته شده و مذاکرات صلح نیز به تعویق افتاده است. بنابراین به نظر می رسد طالبان نه در پای میز مذاکره، بلکه به نوعی در میدان جنگ برای بازگرداندن ورق به نفع خود تلاش می کند و در نتیجه با به کاربستن دو رویکردی تهاجمی و تدبیری از یک سو در پیِ تسخیر، تسلیم و توسعه ی قلمروهای تحت نفوذ خود و از سوی دیگر درصدد پیش بردنِ روند مذاکرات صلح با برگ برنده ای فاتحانه هستند.

از این رو، قوه ی قهریه ی طالبان حتی جریانی از صلح سازی که مستلزم گفتگو و تساهل می باشد را نیز دفع کرده و به نوعی نشان می دهد اکنون که با توافق نامه دوحه مشروعیتی بین المللی یافته دیگر دست برتر در میدان نبرد این کشور را داشته، توانِ پا گذاشتن بر گلویِ دولت و نیروهای امنیتی را داشته، و قادر است با شدت بیشتری غیرنظامیان را نیز تحت فشار حملات هدفمند خود قرار دهد؛ و این ها کافیست تا بتواند بازی صلح را نیز به نفع خود تغییر دهد.

در همین راستا می توان گفت با آغاز روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان بیم و نگرانی از پیشروی ارضی طالبان و تسخیر مناطق و گسترش بیشتر دامنه ی جنگ نیز بیش از پیش افزایش یافته است. اما چه کسی می تواند بگوید بیست سال جنگ ایالات متحده و فعالیت های آن در این کشور در مسیرِ مبارزه با تروریسم موفقیت آمیز بوده است یا خیر؟ اینکه آیا ورود و خروج نیروهای خارجی بستری برای رشد، ترویج، و گسترش نظامندِ گروه های تندرو گردید تا امروزه اعتماد به نفس بیشتری به آنها بخشیده شود که خود را پیروز میدانی بدانند که در سال ۲۰۰۱ از آن بیرون رانده شده بودند؟

به طور کلی با سیاست اخیر طالبان در جهت سوق دادن شرایط امنیتی به سمتِ بحران، ناامنی، ترور و تصرف مناطق جغرافیایی بیشتر، این گروه درصددِ پیشبردِ یک استراتژیِ راهبردی و عمیق مبنی بر نفوذی جزء به کل و روندی سیستماتیک از پیشروی در طی مراحل مختلفی از تسخیر پایگاه های نظامی و سقوط ولسوالی ها تا نزدیک شدن به ولایت های اصلی و مراکز استانی و در نهایت سقوط دولت هستند.

بدین ترتیب می توان گفت تاکتیک ِپراکنده سازیِ جنگ به سراسر نقاط در افغانستان، گسترش دامنه جغرافیاییِ ماشین جنگ، و کنترل مناطق بیشتر، یکی از سیاست هایی طالبانیست که هم ترس و وحشت را گسترش می دهد، هم قدرت بیشتر طالبان را به نمایش می گذارد، و هم توان نیروهای امنیتی را دچار فرسایش و اضمحلال می کند. ابتدا کنترل مناطقی از جنوب و جنوب شرقی، سپس مناطق شمالی و همچنین پیشروی در مناطق شرقی و غربی کشور. اما شاید بتوان گفت روندِ به راه افتادنِ موجی از عقب نشینی ها و تسلیم شدنِ نیروهای امنیتی افغانستان (حتی گاها بدون مقاومت) می تواند جریانِ این پیشروی های طالبان را سرعت بخشد.

سنارویِ سقوط ولسوالی ها و پیشروی سریع تر طالبان

درست زمانی که نیروهای نظامیِ آمریکایی در اوایل ماه مه ۲۰۲۱ شروع به ترک افغانستان کردند، ستیزه جویانِ طالبان هفت پایگاه نظامی روستایی در افغانستان را در شرق افغانستان محاصره کردند. پیام آنها این بود: یا تسلیم شوید و یا می میرید. این تاکتیک طالبان صدها نیروی دولتی را از صحنه ی جنگ خارج کرده، و غالبا حتی بدونِ شلیک یک گلوله قلمرو استراتژیکِ امن و گسترده تری را فتح، و سلاح، مهمات، تجهیزت و وسایلی نقلیه را برای طالبان فراهم کرده است.

سقوط این پایگاه ها یکی پس از دیگر حال یا به واسطه ی جنگ و درگیری با طالبان و گاهی هم با تسلیم، یکی از اقداماتی است که تلاش ها، توانایی ها و فعالیت های دولت در میدان نبرد را به وخامت و اضمحلال می کشاند. در این میان می توان گفت تسلیم و واگذاریِ پایگاه های نظامی بخشی از دستورالعملِ بازیِ پیچیده ی طالبان برای تصرف و کنترلِ یک قلمرو است، آن هم زمانی که نیروهای امنیتی با خروج نیروهای نظامی بین المللی روحیه ی خود را می بازند.

شاید در همین راستا بتوان به صحبتِ لطیف سجادی در روزنامه افغانستان ما اشاره کرد. وی به خوبی جریانی از روند پیشروی ارضی طالبان را تحت اصطلاحی چون «سناریویِ کشتار تا مجبوری به تسلیم» عنوان می کند. بنابراین شاید بتوان گفت امروزه طالبان در کنارِ تکیه بر حملات خشونت آمیز و گسترش دامنه ی هراس افکنی به سیاست هایِ کارآمد و راهبردیِ دیگری در قالبِ نفوذِ ساختاری و پیشروی برای گسترش حیطه ی کنترل خود نیز دست زده است. این تغییر در سیاست های طالبان و استفاده از هر دو ابزارِ تهدید و تسلیم می تواند به نوعی فضا را برای روی کارآمدن این گروه آماده کند، آن هم زمانی که نیروهای آمریکایی در حال خروج هستند.

اکانامیک تایمز در همین رابطه چنین مطرح می کند که تسلیم شدن و پیشروی جغرافیاییِ طالبان برعهده ی کمیته های دعوت و راهبری طالبان است، کمیته هایی که پس از مسدود ساختن راه ها و تجهیزات به پاسگاه های محاصره شده، مداخله ی خود را آغاز می کنند. بدین ترتیب شاید بتوان گفت این کمیته های طالبان از یک ویژگی مشخص در جنگ های افغانستان بهره می برند و آن است است که؛ مبارزان و فرماندهان به طور منظم تغییر موضع می دهند، در مورد تسلیم مذاکره می کنند و بزرگان روستاها را برای نفوذ در میان ساکنان محلی پرورش و مستعد می سازند. در نتیجه این رویکرد طالبان برای پیشروی به گونه ای یک تاکتیک تبلیغاتی موثر و با سیاست نفوذ عمیق برای گسترش قلمرو تحت کنترل خود است.(economictimes, 2021)

تلاش نیروهای امنیتی برای دفع توسعه طلبی های طالبان

به هرروی در این میان جدا از برخی عوامل مطرح شده، نیروهای داخلی غالبِ توان خود را به کار بسته و در جهت پس زدن تلاش های طالبان ایستاده اند. چنانچه روزنامه صبح کابل افغانستان در همین رابطه در گزارشی آورده است که: «در جریان هفته‌ی گذشته -از چهارشنبه، ۲۹ ثور تا سه شنبه، ۴ جوزا-، گروه طالبان در میدان جنگ، تلفات سنگینی را متحمل شده است. در اثر حمله‌ های هوایی نیروهای ارتش، در دفاع از پایگاه‌ های نیروهای امنیتی و عملیات بازپس ‌گیری شماری از ولسوالی ‌ها در هفته‌ ی گذشته، بیش‌تر از ۱۴۰۰ جنگجوی طالب کشته و زخمی شده است».

همچنین بر بنیاد اطلاعات وزارت دفاع ملی، جنگ ‌جویان طالب، در جریان درگیری در ۲۰ ولایت؛ کابل، زابل، ننگرهار، لغمان، بغلان، غزنی، هلمند، کندهار، هرات، بادغیس، بلخ، فاریاب، جوزجان، سرپل، کاپیسا، لوگر، فراه، تخار، میدان‌ وردک و نیمروز، کشته و زخمی شده اند. از سویی، در اثر حمله ‌ی هوایی نیروهای امنیتی در هلمند، ۱۳ عضو شبکه‌ ی القاعده نیز کشته شده است .نیروهای امنیتی افغانستان در هفته‌ ی گذشته، توانسته اند که ۲۷ نظامی و ۲۲ غیر نظامی را در ولایت هرات و بغلان از زندان‌ های گروه طالبان آزاد کنند. (طاهری، ۲۰۲۱)

تغییر در روند حملات طالبان از منظر جغرافیایی

به هرروی، طالبان و گروه های مسلح وابسته حملاتی را علیه مردم غیرنظامی افغانستان هم به صورت گسترده و هم به طور سیستماتیک و اصولی انجام داده اند. ماهیت گسترده این حملات را می توان با عوامل مختلفی اثبات کرد: ۱- به لحاظِ مقیاس و بازه ی زمانی ۲- به لحاظ بسط و گستره ی جغرافیایی: چنانچه اکثریت قریب به اتفاق حملات تا سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ در مناطق جنوبی و جنوب شرقی کشور رخ داده بود، مناطقی که قلمروه های اصلی عملیات و نفوذ طالبان و شبکه حقانی را نشان می دهد. اما در حال حاضر شمال، جنوب، شرق و غرب افغانستان همه به نوعی درگیر جنگ و پیشروی طالبان هستند. بنابراین اگر در گذشته تنها شاهد حضور این گروه در مناطقی مانند جنوب و شرق کشور بودیم اکنون مراکزی که به تصرف یا محل رقابت این با گروه با دولت تبدیل شده است که سخت به نظر می رسید این مناطق روزی به دست طالبان بیافتند.

در همین راستا حمیدی به خوبی اشاره می کند که نکته اساسي و جدي اين است که تا سال ۲۰۱۲ گروه طالبان تنها در مناطق جنوب کشور فعاليت داشت. مرکز و شمال کشور از حد زيادي در امنيت نسبي قرار داشت و حکومت افغانستان کنترل کامل داشت. اما، از چند سال به اين سو، گروه طالبان قلمرو نفوذ خود را بازتعريف نموده است و اين گروه تلاش نموده است در بسياري از مناطق کشور حضور به هم رساند. اين نشان يک تغيير بنيادي در استراتژي گروه طالبان را به نمايش مي گذارد. گروه طالبان براي سال ‎هاي متمادي بر مناطق جنوب و جنوب شرق تمرکز نموده بود. با اين حال، اکنون به نظر مي رسد که گروه طالبان با تمرکززدايي از منطقه جنوب به دنبال فشار بر نيروهاي امنيتي در سراسر کشور است. اين تمرکززدايي گروه طالبان از منطقه جنوب و گسترش قلمرو جنگ در سراسر افغانستان دو مزيت براي گروه طالبان داشته است.

اول اينکه اين گروه موفق شده است نيروهاي امنيتي کشور را در سراسر افغانستان پراکنده سازد و نگذارد که نيروهاي امنيتي افغانستان در يک منطقه بر اين گروه فشار وارد نمايد. اين مسئله تا حدي زيادي انرژي نيروهاي امنيتي را از بين مي برد و آن ‎ها از جنگ خسته مي سازد. مسئله مهم ديگر حضور اين گروه در سراسر کشور است. اين گروه با پراکنده نمودن نيروهايش به سراسر کشور اين ايده را در اذهان مردم خلق مي کند که اين گروه توانايي رزمي خود را بالا برده است و قادر به جنگ با نيروهاي امنيتي در سراسر کشور است. (حمیدی، ۱۳۹۵)

از ماه مارس ۲۰۲۱، گروه طالبان ۱۹ درصد از کل ولسوالی های افغانستان را کنترل، و با حداقل ۴۷ درصد از آنها مناقشه و نزاع داشته است، بدین ترتیب که: در بیش از ۶۶ درصد از ولسوالی های افغانستان، طالبان یا کل ولسوالی یا مناطق وسیعی از آن را کنترل می کنند، یا در غیر این صورت، تمام مناطق خارج از مرکز ولسوالی را کنترل می کنند. این تسلط و برتری به آنها اهرم قابل توجهی در مذاکره با دولت می دهد؛ زیرا آنها می دانند که از این طریق کابل تنها برای ممانعت از تصرفاتِ جغرافیایِ بییشترِ طالبان مجبور به پذیرفتن و تن دادن به برخی خواسته های آنها خواهد شد. یک وجهِ دیگر از این اهرم فشار مشروعیتی سیاسیست که طالبان از یک بازیگر بین المللی کسب کرده است. (TANEJA, 2021)

به باور بیل روجیو مدیر مسئول نشریه «Long War Journal» گرچه دولت افغانستان با کمک نیروهای ایالات متحده و نیروهای ائتلاف دو دهه با طالابن جنگید، اما از زمان کاهش نیروهای ایالات متحده در سال ۲۰۱۱، طالبان بدون شک دوباره احیا شده و در حال گسترش قلمرو خود در خاک افغانستان هستند. در همین رابطه نشریه ی مذکور با استفاده از داده ها و اطلاعات ارائه شده از طرف سازمان های دولتی و همچنین طالبان، نقشه ای از مناطق تحت کنترل طالبان را مرتبا به روز می کند. اما در ادامه برای درک بیشتر مناطق (ولسوالی های) تحت کنترل و یا خارج از کنترل طالبان به ذکر توضیحاتی نیز اشاره شده است:

– مناطق “مورد مناقشه” (“Contested” district): یک منطقه ی مورد مناقشه و مورد نزاع ممکن است به این معنی باشد که دولت تنها مرکز یک ولسوالی را کنترل کرده نه چیز دیگری، در حالی که طالبان مناطق وسیعی یا تمام مناطق خارج از مرکز منطقه را کنترل می کنند. یا اینکه ممکن است طالبان کنترل چندین روستا، معدن و منابع دیگر را در اختیار داشته یا زندان های این ولسوالی را اداره کنند.

– مناطق “تحت کنترل” (“Controlled” district): یک منطقه ی کنترل شده ممکن است بدین معنی باشد که طالبان عملا یک منطقه را مدیریت کرده، خدمات و امنیت را ارائه می دهند و دادگاه های محلی را نیز اداره می کنند. (Roggio, 2021)

حیطه ی کنترل طالبان در افغانستان
حیطه ی کنترل طالبان در افغانستان

همان طور که نقشه ی فوق نشان می دهد (چه در قسمت ولسوالی ها و چه در قسمت جمعیتِ نقشه) مناطق و ولسوالی های مورد مناقشه بین دولت و طالبان تعداد بسیار زیادی را در برگرفته و از دیگر سو به نسبت مناطق تحت کنترل طالبان نیز پراکندگیِ گسترده و همچنین تعداد به نسبت زیادی را نشان می دهد.

پیشروی جغرافیای طالبان و محک خوردن توان نیروهای امنیت داخلی

طالبان از ابتدای ماه می تا کنون در سراسر افغانستان دست به انجام یک رشته حملاتِ خشونت آمیز در نزدیکی مراکز ولایت های حساس و آسیب پذیر زده اند و به باور برخی این تشدید قابل توجه از پیشروی ها حاکی از آن است که طالبان در حال سنجش و محک زدنِ نقطه ضعف های دفاعی و ارزیابی توانایی دولت در ارائه ی یک پشتیبانیِ هوایی با عقب نشینی نیروهای ایالات متحده و ناتو است. این حملات بیشتر برروی شهرهایی در آن دست ولایات متمرکز است که طالبان سال ها در آنها حضور پررنگی داشته است.

طالبان در هلمند، زابل، غزنی و لوگر، بیشتر مناطق روستایی را در اختیار داشته و مراکز شهری را همچون جزایری تحت کنترل دولت دانسته و به فکر دست اندازی بر آنها هستند. بنابراین حملات اخیر ستیزه جویان به طالبان این امکان را داده است تا با تصرف مراکز پیرامونی و روستاها، به نزدیکی آن پایتخت ها نیز دست درازی کنند. از دیگر سو مسئله قابل توجه آن است که برخلاف سایر حملات طالبان در ماه های اخیر، این حملات باعث پشتیبانی قویِ هوایی ایالات متحده نشده است. به طور مثال در هلمند، حملات طالبان پس از تحویل یک پایگاه ایالات متحده به نیروهای امنیتی افغانستان انجام شد. (George and Tassal, 2021)

به هرروی به طور کلی می توان گفت گرچه پیش از این نیز گاه شاهدِ سقوط برخی ولسوالی ها به دست طلبان و متعاقبا بازپس گیریِ آنها توسط نیروهای دولتی و یا قدرت نمایی هایِ دو طرفه برای به رخ کشیدنِ توانمندی های متقابل بودیم، اما به نظر می رسد در برهه ی حساس کنونی این گام های بزرگتر طالبان برای بسط دامنه ی جغرافیایی جنگ می تواند خسارات جبران ناپذیری داشته باشد؛ هزینه های سنگینی که ی تواند به بازگشت طالبان منجر شود، بازگشتی که این بار در پسِ خود حمایتِ مجامع بین المللی را به دوش می کشد.

 بنابراین غفلت های تعمدی و یا سهویِ دولت و نیروهای امنیتی دفاعی در انداختنِ کنترل جغرافیایی بیشتر به دامن طالبان و برداشتنِ حتی یک گام اشتباه می تواند به باز کردن درهای کشور به روی این گروهِ افراطی کمک کند، به گونه ای که تمامیِ کشور سرای طالبان و متعاقبا گروه های وابسته به آن خواهد شد. مسئله ای که دولت را ملزم می کند به طور جدیتری در جنگ عمل کند تا از خطر سقوط بیشتر ولایات به خصوص کابل جلوگیری کند.

منابع:

– حمیدی، رحیم، (۱۳۹۵)، افغانستان ما، http://www.dailyafghanistan.com/opinion_detail.php?post_id=137345

– طاهری، روح الله، (۲۰۲۱)، ” جنگ در افغانستان: در هفته‌ی گذشته بیش ‌تر از ۱۴۰۰ طالب کشته و زخمی شده است “، https://subhekabul.com/%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8-%d9%85%d9%87%d9%85/in-the-past-week-more-than-1400-talib-killed-in-afg/

– economictimes, (2021), “A wave of Afghan surrenders to the Taliban picks up speed”, https://economictimes.indiatimes.com/news/defence/a-wave-of-afghan-surrenders-to-the-taliban-picks-up-speed/articleshow/83003481.cms

– George, Susannah and Tassal, Aziz, (2021), “The Taliban is targeting areas around key provincial capitals, looking for weak spots as foreign troops withdraw”, https://www.washingtonpost.com/world/2021/05/08/afghanistan-taliban-attacks/

– Roggio, Bill, (2021), “Mapping Taliban Control in Afghanistan”, https://www.longwarjournal.org/mapping-taliban-control-in-afghanistan

– TANEJA, KABIR, (2021), “From War to Peace: The Regional Stakes in Afghanistan’s Future”, https://www.orfonline.org/research/from-war-to-peace-the-regional-stakes-in-afghanistans-future/

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا